در دنیای سرمایه گذاری، استراتژیهای مختلفی برای کسب سود و مدیریت ریسک وجود دارد. یکی از این استراتژیها که به ویژه در بازارهای مالی همچون بورس و ارزهای دیجیتال محبوبیت یافته، میانگین هزینه دلاری یا DCA است. به طور خلاصه، میانگین هزینه دلاری (Dollar Cost Averaging) یک استراتژی سرمایه گذاری است که در آن سرمایه گذار به طور منظم و در فواصل زمانی مشخص، مبلغ ثابتی را صرف خرید یک دارایی (مانند سهام، ارز دیجیتال و یا فلزات گرانبها) میکند. این کار، بدون توجه به نوسانات قیمت آن دارایی انجام میشود.
در این مقاله، به بررسی مفهوم DCA، نحوه عملکرد آن، مزایا و معایب و همچنین به کاربردهای این استراتژی معاملاتی میپردازیم.
به نقل از مجله فوربز، میانگین هزینه دلاری با خودکار کردن فرآیند خرید، احساسات را از سرمایه گذاری دور نگه میدارد. در این روش، شما به طور منظم مقدار ثابتی از یک دارایی را خریداری میکنید. این بدان معناست که در زمان بالا بودن قیمت، سهام کمتری و در زمان پایین بودن قیمت، سهام بیشتری خریداری میکنید.
فرض کنید قصد دارید در طول سال جاری 1200 دلار در صندوق سرمایه گذاری A سرمایه گذاری کنید. شما دو گزینه دارید: کل مبلغ را یکجا در ابتدا یا انتهای سال سرمایه گذاری کنید، یا اینکه هر ماه 100 دلار سرمایه گذاری کنید.
شاید به نظر برسد که انتخاب هر کدام از این روشها تفاوت چندانی نداشته باشد، اما در مقایسه با خرید یکجا، با سرمایه گذاری ماهانه 100 دلار ممکن است سهام بیشتری به دست آورید. برای درک بهتر، به مثال زیر توجه کنید:
همانطور که در مثال بالا مشاهده میکنید، با توزیع سرمایه گذاری در طول 12 ماه، به طور میانگین 42 سنت به ازای هر سهم صرفه جویی میکنید.
اگر در فروردین یا اسفند، 1200 دلار از صندوق سرمایه گذاری A را با قیمت هر سهم 10 دلار خریداری میکردید، صاحب 120 سهم میشدید. اما اگر به مدت 12 ماه، هر ماه 100 دلار از صندوق سرمایه گذاری A خریداری میکردید، میانگین قیمت هر سهم شما 9.58 دلار و تعداد کل سهام شما 125.24 سهم میشد.
در این مثال، میانگین هزینه دلاری باعث میشود سهام بیشتری را با قیمت پایینتری خریداری کنید. بنابراین در بلند مدت، با افزایش ارزش صندوق سرمایه گذاری A، از مالکیت سهام بیشتر سود خواهید برد.
میانگین هزینه دلاری به عنوان یک رویکرد سرمایه گذاری مزایای قابل توجهی برای سرمایه گذاران، به ویژه سرمایه گذاران بلند مدت، به همراه دارد که عبارتند از:
کاهش ریسک
در استراتژی DCA با سرمایه گذاری در بازه زمانی مشخص، ریسک کلی سرمایه گذاری را کاهش میدهید و انعطاف پذیری بیشتری برای مدیریت سبد سرمایه گذاری خواهید داشت.
برخلاف سرمایه گذاریهای بزرگی که در اوج قیمت صورت میگیرد، میانگین هزینه دلاری تا حدودی مانع خرید با قیمت غیر واقعی میشود. بدین ترتیب، سرمایه گذار در صورت اصلاح بازار یا ترکیدن حباب قیمتی، متحمل ضرر کمتری خواهد شد.
علاوه بر این، DCA با ایجاد نوعی مقاومت در برابر کاهش سریع قیمت دارایی، از حسرت و پشیمانی ناشی از سرمایه گذاری در زمان نامناسب جلوگیری میکند. همچنین، در نظر داشته باشید که بازارهای نزولی اغلب فرصتهای مناسبی برای خرید در بازار سهام تلقی میشوند. بنابراین، با شروع روند صعودی بازار، استفاده از میانگین هزینه دلاری میتواند به طور قابل توجهی بازدهی بلند مدت پرتفوی را افزایش دهد.
هزینه کمتر
با کاهش قیمت دارایی، خرید اوراق بهادار بر مبنای استراتژی DCA منجر به کسب بازدهی بالاتر برای سرمایه گذار میشود. این استراتژی به شما اطمینان میدهد که تعداد واحدهای بیشتری را خریداری کنید.
عبور از نوسانات بازار
استفاده از استراتژی DCA، به صورت سرمایه گذاری مبالغ کم در بازارهای نزولی، به گذر از این دورههای بازار کمک میکند. مدیریت سبد سرمایه گذاری با استفاده از میانگین هزینه دلاری، میتواند تعادل ایجاد کند و پتانسیل رشد ارزش سبد در بلند مدت را نیز حفظ نماید.
انضباط در پس انداز
افزودن منظم پول به حساب سرمایه گذاری، حتی زمانی که ارزش داراییهای فعلی در حال کاهش است، به انضباط در پس انداز کمک میکند. با این حال، باید اذعان داشت که افت طولانی مدت بازار میتواند برای سبد سرمایه گذاری مضر باشد.
جلوگیری از زمان بندی نامناسب
زمان بندی دقیق بازار یک علم محض نیست و تسلط بر آن، حتی برای سرمایه گذاران حرفهای نیز دشوار است. سرمایه گذاری با مبلغ هنگفت در زمان نامناسب میتواند بسیار خطرناک باشد و تاثیر منفی قابل توجهی بر ارزش سبد داشته بگذارد. پیش بینی نوسانات بازار دشوار است؛ بنابراین، استراتژی میانگین هزینه دلاری با وادار کردن سرمایه گذار به خرید با قیمتهای متفاوت، به نفع او عمل میکند.
مدیریت سرمایه گذاری احساسی
بر اساس نظریه مالی رفتاری، پدیده سرمایه گذاری احساسی که میتواند شامل سرمایه گذاری یکجا و زیان گریزی باشد، در میان سرمایه گذاران امری چندان غیر عادی نیست. استفاده از میانگین هزینه دلاری احتمال درگیر شدن در این نوع سرمایه گذاری احساسی را کاهش میدهد.
خرید منظم از طریق استراتژی DCA باعث میشود سرمایه گذار انرژی خود را بر کارهای اصلی متمرکز کند و از تاثیر اخبار و اطلاعات هیجان انگیز رسانهها در مورد عملکرد کوتاه مدت و جهتگیری بازار رهایی یابد.
هر استراتژی معاملاتی در کنار مزایای خاص خود، دارای معایبی نیز است؛ در ادامه به برخی از مهمترین ایرادات احتمالی استراتژی میانگین هزینه دلاری میپردازیم.
هزینه بالاتر انجام تراکنش
با خرید سیستماتیک دارایی در مقادیر کم و در طول یک دوره خاص، سرمایه گذاران با خطر متحمل شدن کارمزدهای بالای تراکنش روبرو هستند که ممکن است سود به دست آمده سبد را خنثی کند.
با این حال، این موضوع تا حد زیادی به نوع استراتژی سرمایه گذار بستگی دارد، زیرا برخی از صندوقهای سرمایه گذاری کارمزد بالایی دریافت می کنند که میتواند در میان مدت و بلند مدت بر ارزش سبد سرمایه گذاری تاثیر منفی بگذارد.
انعطاف کمتر برای تنظیم پرتفوی
منتقدان DCA استدلال میکنند که یک استراتژی سرمایه گذاری باید بر تخصیص دارایی مطلوب برای مدیریت ریسک تمرکز کند. پیروی از میانگین هزینه دلاری با عدم اطمینان همراه است، زیرا رسیدن به هدف زمان بیشتری را میطلبد. محیط اقتصادی با گذشت زمان تغییر میکند؛ بنابراین، سرمایه گذاران باید بتوانند سبد خود را به طور انعطافپذیر برای محافظت در برابر ضرر و استفاده از فرصتهای جدید تنظیم کنند.
بازدهی پایینتر از حد انتظار
حتما تاکنون این جمله به گوشتان خورده است که: ریسک بالا مساوی بازده بالا و ریسک پایین مساوی بازده پایین. دنبال کردن استراتژی DCA برای کاهش ریسک، معمولا منجر به بازدهی کمتر خواهد شد. یک سرمایه گذار DCA به احتمال زیاد فرصت افزایش ارزش دارایی و سود بیشتر را نسبت به کسی که یکجا سرمایه گذاری میکند و ریسک بیشتری میپذیرد، از دست خواهد داد.
البته برای کسب بیشترین بازدهی از سرمایه گذاری میتوان از استراتژیهای نامتقارن استفاده کرد؛ در این نوع از استراتژیها، عملکرد ریسک و بازدهی نسبت به یکدیگر نامتقارن است. استراتژی سرمایه گذاری CIS، از جمله استراتژیهای نامتقارنی است که در آن برای کسب بازدهی بیشتر، نیازی به پذیرش ریسک بیشتر نیست. این استراتژی طی ۵ مرحله، بهترین روش شناسایی سهام ارزنده را در اختیار سرمایه گذاران قرار میدهد.
پیچیدگی
نظارت بر کلیت سرمایه گذاری با روش میانگین هزینه دلاری، فرآیندی پیچیده است. بررسی و تحت نظر داشتن سرمایه گذاریهای متعدد در طول زمان، زمان و انرژی زیادی میطلبد و آن را از سرمایه گذاری یکجا پیچیدهتر میکند.
میانگین هزینه دلاری به این دلیل موثر است که قیمت داراییها تمایل دارند در بلند مدت افزایش یابند. اما این افزایش قیمت همیشه در کوتاه مدت رخ نمیدهد. در عوض، قیمت داراییها در کوتاه مدت دچار نوسانات زیادی میشود و در اکثر مواقع الگوی قابل پیشبینی ندارند.
افراد زیادی سعی میکنند زمانبندی بازار را تشخیص دهند و داراییها را در زمانی که قیمتشان پایین به نظر میرسد، خریداری کنند. این کار در نگاه اول آسان به نظر میرسد، اما در عمل، تعیین اینکه بازار در کوتاه مدت چگونه حرکت خواهد کرد، برای سرمایه گذاران مبتدی تقریبا غیر ممکن است. قیمت پایین امروز ممکن است در هفته آینده نسبتا بالا به نظر برسد. و قیمت بالای این هفته ممکن است یک ماه بعد قیمتی نسبتا پایین باشد. علاوه بر این:
با این حال، سرمایه گذاران حرفهای میتوانند با زمانبندی درست، در بهترین قیمت وارد شده و پس از کسب بازدهی در بهترین قیمت نیز، دارایی خود را به فروش برسانند. اگر دانش کافی در زمینه سرمایه گذاری نداشته اما قصد دارید همگام با افراد حرفهای از بازارهای مالی سود کسب کنید، به انجمن سرمایهگذاری در ایران مراجعه کنید. با استفاده از سرویس انجمن سرمایه گذاری در ایران میتوانید از نتایج تحلیلهای تیم تحلیلگران آن استفاده کرده و از بهترین زمان خرید و فروش سهام، طلا و سکه، دلار و سایر ارزهای خارجی، ملک و خودرو مطلع شوید.
در روش میانگین هزینه دلاری، تلاش برای زمان بندی بازار میتواند تا حدی زیادی هزینهبر باشد. طبق تحقیقات انجام شده توسط چارلز شواب (Charles Schwab)، سرمایه گذارانی که سعی در تشخیص زمان بندی بازار داشتند، در مقایسه با کسانی که به طور منظم با میانگین هزینه دلاری سرمایه گذاری میکردند، سودهای بسیار کمتری را تجربه کردند.
با وجود مثالهای فرضی که در این مقاله به آنها اشاره شد، میانگین هزینه دلاری همیشه به طور منظم عمل نمیکند. در مقابل تحقیق آقای چارلز شواب، تحقیقات انجمن برنامه ریزی مالی (Financial Planning Association) نشان داده است که در بلند مدت، عملکرد میانگین هزینه دلاری ممکن است از سرمایه گذاری با مبلغ هنگفت ضعیفتر باشد. بنابراین، اگر سرمایه زیادی در اختیار دارید، شاید بهتر باشد آن را در اسرع وقت سرمایه گذاری کنید.
البته به عنوان یک سرمایه گذار، بهتر است هیچ تحقیق عملی یا نظری را به طور قطعی ملاک انتخاب استراتژی قرار ندهید. همه چیز به شرایط شما بستگی دارد، برای مثال ممکن است سرمایه زیادی پس انداز نکرده باشید و با تاخیر در سرمایه گذاری، فرصتهای بالقوه کسب سود را از دست بدهید. ممکن است سرمایه گذاری کل دارایی برایتان استرسزا، و در عوض سرمایه گذاری تدریجی در بلند مدت برایتان راحتتر باشد. از طرف دیگر، افرادی قرار دارند که دانش سرمایه گذاری را به دست آورده و میتوانند حتی با سرمایه کم، بازدهی مناسبی به دست بیاورند. قطعا سرمایه گذاری یکجا برای چنین افرادی، گزینه مطلوبتری است.
روش میانگین هزینه دلاری یا میانگینگیری که عمدتا به خرید منظم داراییهای مالی همچون سهام (حتی در زمان روندهای نزولی و کاهش قیمت) اشاره دارد، علاوه بر مزایایی همچون احتمال افزایش بازدهی، معایبی همچون احتمال کاهش بازدهی و عملکرد نسبت به سرمایهگذارانی که در بازههای زمانی مشخص و بر اساس تحلیل اصولی سرمایه گذاری میکنند نیز دارد. به همین جهت پیشنهاد میکنیم به جای استفاده از روش DCA، با یادگیری نحوه سرمایه گذاری، زمان دقیق خرید و فروش داراییهای مالی را به دست آورده یا از مشاوره و سیگنال خرید و فروش مراجع معتبر استفاده کنید.
جهت آشنایی با سایر مباحث مربوط به سرمایه گذاری، از مقالات زیر استفاده کنید.
مبلغی که باید سرمایه گذاری کنید به اهداف مالی، میزان تحمل ریسک و وضعیت مالی شما بستگی دارد. با این حال، به یاد داشته باشید که با گذشت زمان کافی، حتی سرمایه گذاریهای کوچک نیز میتوانند به ثروت قابل توجهی تبدیل شوند.
شما میتوانید از میانگین هزینه دلاری برای سرمایهگذاری روی داراییهای مختلف، از جمله سهام، ارزهای دیجیتال، کالاها و اوراق قرضه استفاده کنید.
هیچ تضمینی برای کسب سود با استفاده از استراتژی DCA وجود ندارد. با این حال، میانگین هزینه دلاری یک استراتژی سرمایه گذاری اثبات شده شده است که توسط سرمایه گذارانی زیادی مورد استفاده قرار میگیرد.
کد بازیابی به ایمیل و شماره موبایل ارسال شد
این کد حداکثر 5 دقیقه اعتبار دارد