سرفصل های مهم این مقاله:
آدام اسمیت، اقتصاددان و فیلسوف اخلاقگرای اسکاتلندی، اصطلاح دست نامرئی (Invisible hand) را به عنوان استعارهای از نیروهای غیبی موجود در یک بازار آزاد که موجب به حرکت درآوردن آن میشوند، به کار برده است. بر اساس نظریه بازار آزاد آدام اسمیت، عملکرد افراد بر اساس منافع شخصی موجب میشود تا قیمت کالاها و جریان تجارت در اقتصاد، مطابق نیروی عرضه و تقاضا حرکتی طبیعی داشته باشد.
«مصرف، تنها هدف تمام تولیدات است».
آدام اسمیت
آدام اسمیت (Adam Smith) که با عنوان پدر علم اقتصاد شناخته میشود، اقتصاددانان و فیلسوف اسکاتلندی است که در سال ۱۷۲۳ میلادی متولد شد. اسمیت در دانشگاه گلاسکو و در رشته فلسفه اجتماعی به تحصیل پرداخت و بعدها در مقام استاد فلسفه اخلاق در همان دانشگاه مشغول به کار شد. استعاره دست نامرئی یکی از مهمترین موضوعاتی است که آدام اسمیت برای توضیح یک اقتصاد آزاد (= بازار آزاد) به شرح آن پرداخته است.
منظور از بازار آزاد (Free Market)، بازاری است که در آن قیمت، سطح تولید و تخصیص منابع بدون دخالت نیروی مرکزی یا دولت و تنها از طریق نیروهای عرضه و تقاضا تعیین میشود. از این دیدگاه میتوان اقتصاد بازار آزاد را مخالف اقتصاد دستوری (یا کمونیستی) دانست. با این حال، هیچ کشوری در جهان وجود ندارد که به طور کامل از این سیستم استفاده کند.
بر اساس آخرین رتبهبندیای که بین ۱۷۶ کشور جهان از لحاظ میزان استفاده آنها از بازار آزاد انجام شده، کشور سنگاپور در رتبه ۱، کشور آمریکا در رتبه ۲۵ و کشور ایران در رتبه ۱۶۹ قرار گرفته است.
خیر. اصطلاح دست نامرئی، غیرعلمی است و خود اسمیت هیچ گاه برای اشاره به هیچ اصل اقتصادی از آن استفاده نکرده است. آدام اسمیت این اصطلاح را اولین بار در کتاب «ثروت ملل» به کار برد تا درکِ بخشی از دیدگاههای او در اقتصاد یعنی نظریه بازار آزاد را بهتر کند.
دست نامرئی آدام اسمیت در نظریه اقتصاد آزاد به دو نکته مهم دلالت دارد:
بگذارید در این قسمت با یک مثال نظریه اقتصاد بازار آزاد اسمیت و دست نامرئی را توضیح دهیم.
فرض کنید یک کشاورز چندین قطعه زمین دارد. حال او باید تصمیم بگیرد که در هر قطعه زمین چه محصولی بکارد. اگر دولت در یک اقتصاد دستوری به این نتیجه برسد که مردمان آن منطقه به سیب زمینی و لوبیا نیاز دارند و حتی مقدار آن را نیز تعیین کند، کشاورز را مجبور به کشت سیب زمینی و لوبیا خواهد کرد.
آدام اسمیت معتقد است چنین دستوراتی از سمت دولت نه تنها ضروری نیست بلکه مضر نیز هست. طبق نظریه بازار آزاد، اسمیت معتقد است که کشاورز باید محصول مورد نظر خود برای کاشت را انتخاب کند و اجازه دهد مردم با خرید یا پول خود به اینکه بهتر است کدام محصول کشت شوند، رای دهند. اگر مردم تمام سیب زمینی را خریداری کرده اما مقدار زیادی از لوبیاها در انبار پوسیده شوند، کشاورز در مییابد که باید سیب زمینی بیشتر و لوبیای کمتری بکارد. بنابراین نیازی نیست یک برنامهریز مرکزی (دولت) چنین تصمیماتی در سطح بازار بگیرد.
خیر. برای بررسی نظریات آدام اسمیت در خصوص تجارت آزاد (= اقتصاد آزاد) بهتر است از زبان خودِ او در کتاب ثروت ملل به شرح منافع شخصی یا همان دست نامرئی بپردازیم:
«مردم تقریبا موقعیتهایی یکسان برای کمک به همنوعان خود دارند و انتظار خیرخواهی یک جانبه از سوی دیگران یک مسئله کاملا خودخواهانه است. کار قصاب و نانوا از سر خیرخواهی و تهیه شام برای ما نیست بلکه آنها همگی به فکر منافع خود هستند. هیچ کس نه تمایلی به بهبود منافع عمومی دارد و نه میداند که این منافع چگونه زیاد میشوند. هر کس فقط به دنبال سود شخصی است و در این راه توسط یک دست نامرئی هدایت میشود و رشد میکند بدون اینکه حتی منافع حاصله (در اقتصاد) از ابتدا در ذهن او بوده باشند. با تعقیب کردن منافع شخصی، منافع جامعه بیشتر از حالتی که واقعا قصد بهبود آن را داریم، پیشرفت میکنند.»
نحوه کار دست نامرئی بدین شکل است؛ قیمتها، فعالیتهای اقتصادی را هدایت میکنند.
بنابراین، قیمت به عنوان راهنمای تصمیمگیری افرادی است که در بیشتر موارد برای رسیدن به اهداف خود، رفاه جامعه را نیز به حداکثر میرسانند.
آدام اسمیت معتقد بود در یک اقتصاد آزاد، افراد میتوانند با پیروی از منافع شخصی خود ثروتمند شده و بدین طریق موجب افزایش ثروت در کشور خود شوند. حال سوالی که پیش میآید این است که افراد برای ثروتمند شدن به کار نیاز دارند یا سرمایه گذاری؟
هم کار و هم سرمایه گذاری، دو نیروی مهمی هستند که به تولید ثروت کمک میکنند. افراد میتوانند با کار کردن به شکل بهینه و اصولی، ثروت خود را افزایش داده و سپس از طریق سرمایه گذاری، بر مقدار آن بیفزایند. برای مثال، یک کشاورز یا یک آرایشگر میتواند با استفاده از تکنیکهایی در همان زمینه کاری خود به ثروت فراوانی دست پیدا کند اما مشکل اینجاست که عمده افرادی که نتوانستهاند تاکنون به ثروت دست یابند، گمان میکنند مشکل از شغل آنهاست. در اغلب موارد، عدم تسلط به تکنیکهای بازاریابی، نداشتن تخصص کافی، عدم تشخیص درست نیاز مصرف کننده و ... موجب میشود تا افراد نتوانند به ثروت زیادی از شغل خود دست یابند.
در دوره ثروت آفرینی با استفاده از مدل کسب ثروت PS3M، اصولی همچون ذهنیت خلق ثروت، کسب مهارت، برنامهریزی، سرمایه گذاری و دانش مدیریت آموزش داده میشوند تا افراد به شکلی عملی بتوانند درآمد خود را افزایش دهند. بنابراین کافی است که قدم اول را در این راه برداشته و ذهنیت خلق ثروت را در خود ایجاد کنید.
مهمترین کتاب آدام اسمیت با عنوان ثروت ملل یا «تحقیقی پیرامون ماهیت و اسباب ثروت ملل» است که در آن ماهیت ثروتمندی یک ملت را بررسی کرده و به موضوعاتی همچون بازار آزاد، تقسیم کار و تولید میپردازد. دیگر کتاب آدام اسمیت با عنوان «نظریه عواطف اخلاقی» در زمینه فلسفه و روانشناسی نگاشته شده و این نظریه که همدردی مهمترین انگیزه اعمال آدمی است را شرح میدهد.
نظریه آدام اسمیت در اقتصاد، ایجاد ثروت از طریق نیروی کار بود. علاوه بر این، او معتقد بود منافع شخصی، مردم را تشویق به استفاده از منابع خود برای کسب درآمد میکند. به طور خلاصه، میتوان گفت نظریات اسمیت در اقتصاد شامل موارد زیر میشوند:
نیاز به مداخله دولت در مواقعی که اقتصاد بازار با شکست مواجه شد، اصلیترین دلیلی است که اقتصاددانان در انتقاد به نظریه بازار آزاد اسمیت مطرح کردهاند اما اقتصاد آزاد چطور با شکست مواجه میشود؟
۱- فرض کنید یک بنگاه در حال تولید کالایی است که انتشار گازهای آلاینده زیادی را به دنبال دارد. عملکرد این بنگاه مطابق با منافع خود بوده و حاضر به پرداخت هزینه کنترل آلایندهها نیست. بنابراین دولت برای کنترل اثرات جانبی تولید، وارد عمل شده و قوانین زیست محیطی را اعمال میکند.
۲- فرض کنید در یک شهر، تنها یک نفر صاحب چاه آب است. در این شرایط، قدرت بازار یا انحصار مالکیت فروش در دستان صاحب چاه آب است. این مالک میتواند در راستای منافع خود عمل کرده و چون رقابتی هم وجود ندارد، قیمت را مطابق میل خود تعیین کند. در چنین شرایطی نیز دولت برای ایفای نقش عدالت وارد میدان میشود.
در این مقاله به بررسی نظریه پدر علم اقتصاد، آدام اسمیت در خصوص بازار آزاد پرداخته و دانستیم که او معتقد بود که اگر بازارها آزاد باشند، افراد سعی میکنند بر اساس منافع شخصی خود تجارت کرده و در نتیجه قیمتها در یک سطح تعادلی بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشوند. با این حال، اقتصاد بازار آزاد به علت نقایصی همچون قدرت بازار و اثرات جانبی تولید به طور کامل در هیچ کشوری اجرا نمیشود.
در پایان پیشنهاد میکنیم برای آشنایی با سایر موضوعات اقتصادی، مقالات زیر را مطالعه بفرمایید.
خلاصه نظریه آدام اسمیت در خصوص بازار آزاد؛ خانوارها و بنگاهها در یک بازار آزاد با یکدیگر تعامل دارند و توسط دست نامرئی به نتایج مورد نظر میرسند. دست نامرئی همان منافع شخصی است که موجب میشود، تولیدکنندگان در راستای آن تولید و مصرفکنندگان با توجه به آن مصرف کنند. در نتیجه نیروی عرضه و تقاضا در یک جریان آزاد، به بازار جهت میدهد.
اصول چهارگانه آدام اسمیت در خصوص مالیات شامل «عدالت»، «قطعیت»، «سهولت» و «صرفهجویی» میشوند. عدالت بدین معنی است که مالیات سازمانها باید متناسب با درآمد آنها باشد. قطعیت بدین معناست که همه باید از مقدار مالیات، زمان پرداخت و ... باخبر باشند. سهولت به معنای سادگی در روش پرداخت مالیات و زمانبندی آن است. صرفهجویی بدین معناست که هزینه جمع آوری مالیات باید به حداقل برسد.
آدام اسمیت معتقد بود باید کارهای یک بنگاه بین افراد تقسیم شوند تا هر فرد در زمینه کاری خود متخصص شود و در عین حال میزان تولید نیز افزایش پیدا کند.
کد بازیابی به ایمیل و شماره موبایل ارسال شد
این کد حداکثر 5 دقیقه اعتبار دارد