پرسش اقتصاد چیست را میتوان به چندین شکل پاسخ داد:
ما در مقاله اقتصاد چیست تلاش خواهیم کرد تا مفهوم اقتصاد را به شکلی ساده و همراه با مثال شرح دهیم تا خواننده عادی نیز بتواند مطالب آن را درک کرده و با اهمیت علم اقتصاد (Economics) در زندگی و سرمایه گذاری آشنا شود.
در ابتدا به واژه اقتصاد (Economy) و تعریف آن میپردازیم.
اقتصاد در لغت از واژه یونانی «oikonomia» گرفته شده است. واژه «oikos» به معنای خانواده و واژه «nemein» به معنای مدیریت خانواده است. در مجموع، ریشه لغوی کلمه اقتصاد ما را به معنای «تدبیر یا سیاست اداره خانوار» میرساند.
حال بهتر است این پرسش را با توجه به واژه علم اقتصاد (Economics) توضیح دهیم.
در ساده ترین شکل ممکن میتوان گفت اقتصاد، علم مطالعه انسان در جریان زندگی روزمره اقتصادی است. این تعریف علم اقتصاد یکی از نقل قولهای آلفرد مارشال، بزرگترین اقتصاددان قرن نوزدهم میلادی است. علم اقتصاد، دانشی است که به شما کمک میکند منابع محدود خود را صرف نیازهای نامحدود خود کنید. هر جامعه نیز منابع محدودی دارد و نمیتواند تمام کالاها و خدمات مورد علاقه مردم را تولید کند. بنابراین علم اقتصاد به مدیریت این منابع کمیاب میپردازد.
در اغلب کشورها مدیریت منابع با برنامهریزی مشخصی انجام نمیشود بلکه این خانوارها یا بنگاهها (= شرکتها) هستند که این تخصیص منابع را انجام میدهند. در واقع این جامعه است که تصمیم میگیرد چه کسی کشاورز شود و چه کسی طراح لباس، چه کسی ماشین مدل بالا سوار شود و چه کسی ماشین رده پایین.
حال وظیفه اقتصاددان است که به بررسی این رفتارها در سطح کوچک و بزرگ بپردازد:
منظور از منابع محدود یا کمیاب در علم اقتصاد، مواردی همچون مواد خام، زمین و مردم (که میتوانند کار کنند یا از طریق ایدههای خود نوآوری کنند) است. به علت اینکه نیازهای انسانها نامحدود است، این منابع کمیاب به نظر میرسند چون این منابع برای رفع تمام نیازهای نامحدود بشر به کالاها و خدمات محدود هستند.
عمده تصمیمات روزمره ما در جریان زندگی بخشی از اقتصاد را شکل میدهد.
صبح یک روز عادی از زندگی خود را تصور کنید. زمانی که برای خوردن صبحانه خود که شامل نان و پنیر و کره و چای است، آماده میشوید به جریان تولید و توزیع پشت این محصولات فکر کنید.
علاوه بر این، برای رفتن سر کار ماشینی را سوار میشوید که ممکن است ساخت ایران خودرو یا سایپا باشد. با اینکه این خودروها در ایران تولید میشوند اما بخش عمدهای از قطعات آنها به کشور وارد میشود. شب که به منزل برمیگردید، چراغ خانه را روشن کرده و از خدماتی که اداره برق در این زمینه فراهم کرده است، استفاده میکنید.
مردم به طور دائم با فعالیتهای این چنینی در ارتباط هستند که ربط مستقیمی با اقتصاد دارد. بنابراین کاربرد علم اقتصاد برای مردم عادی، درک شرایط اقتصادی است. علاوه بر این، آنها میتوانند با تسلط به این علم روشی برای متعادل کردن نیازهای خود به کالاها و خدمات و کسب ثروت بیشتر را انتخاب کنند. در واقع علم اقتصاد علاوه بر اینکه علت ثروت ملل را مشخص میکند علت فقیر بودن برخی و ثروتمند بودن برخی دیگر را نیز مشخص میکند.
کسب ثروت از طریق اقتصاد با سرمایه گذاری اصولی ممکن است. در واقع اگر مردم عادی بتوانند چرخههای اقتصادی و متغیرهای اقتصادی را به زبان ساده درک کنند، سرمایه گذاری آنها در اغلب بازارهای مالی همچون طلا، بورس، مسکن، خودرو و ... با بازدهی بالایی همراه خواهد شد.
در دوره جامع رشد اقتصادی با متد SMI، علم اقتصاد کلان جهت انجام سرمایه گذاریهای موفق در کنار بهترین استراتژیهای کسب سود از بازار طلا و سکه آموزش داده میشود. از آنجایی که این دوره جامع بوده و با هدف کسب ثروت توسط افراد عادی تهیه شده است، روشهای افزایش درآمد از مشاغل نیز آموزش داده میشوند.
نظام اقتصادی (Economic system) یک سیستم نظارتی است که کنترل جنبههای مختلف تولید و توزیع کالاها و خدمات (سرمایه، نیروی کار، زمین و منابع فیزیکی) را بر عهده دارد. سیستم اقتصادی را میتوان به چند دسته مختلف تقسیمبندی کرد.
انواع نظامهای اقتصادی را میتوان شامل دو طیف اصلی مبتنی بر بازار یا اقتصاد بازار و اقتصاد مبتنی بر دستور یا اقتصاد دستوری دانست. با این حال تعداد اندکی از کشورها کاملا مبتنی بر بازار یا کاملا مبتنی بر دستور هستند. در واقع هر کشوری بیشتر به یکی از این دو سیستم اقتصادی متمایل است. در ادامه به معرفی چهار نظام اقتصادی مشخص خواهیم پرداخت.
به نقل از وبسایت CFI، نظام اقتصادی سنتی مبتنی بر کالاها، خدمات و کار است. این سیستم که یکی از قدیمیترین انواع نظام اقتصادی در جهان است، بسیار به مردم وابسته بوده و بیشتر در کشورهای جهان دوم و سوم دیده میشود. در این جوامع که عمده کار آنها کشاورزی است، منابع اندکی برای به اشتراک گذاشتن در جامعه وجود دارد.
علت کم بودن منابع، نبود آنها به طور طبیعی و یا دسترسی محدود مردم به آنهاست. بنابراین برخلاف سه سیستمی که در ادامه به شرح آنها خواهیم پرداخت، نظام اقتصادی سنتی فاقد پتانسیل تولید مازاد است. با این وجود دقیقا به علت ماهیت ابتدایی آن، این سیستم اقتصادی بسیار پایدار بوده و هدر رفت آن در مقایسه با سه سیستم دیگر بسیار اندک است.
در یک اقتصاد مبتنی بر بازار یا بازار آزاد، مردم (= خانوارها) و کسب و کارها (= بنگاهها) میتوانند به شکل آزادانه، کالاها و خدمات مورد نیاز خود را بر اساس عرضه و تقاضا با یکدیگر مبادله کنند.
اقتصاد آمریکا عمدتا مبتنی بر بازار است. در این کشور، تولیدکنندگان موفق، آنچه که مصرف کنندگان تمایل به خرید آن دارند را تولید کرده و در عین حال قیمتی را برای محصولات خود تعیین میکنند که از نظر مردم منطقی بوده و تمایل به پرداخت آن داشته باشند. بنابراین در آن واحد تولیدکنندگان تصمیم میگیرند که چه محصولاتی تولید شود و این کار را بر اساس نیازهای مصرف کنندگان یا انتخاب آنها انجام میدهند.
بر اساس قوانین عرضه و تقاضا و تصمیماتی که مصرف کننده و تولیدکننده در این خصوص میگیرند، اتفاقات زیر رخ میدهند:
بنابراین کشش دائم عرضه و تقاضا به بازار این فرصت را میدهد که قیمت به شکلی طبیعی به تعادل برسد.
اقتصاد مبتنی بر دستور یا اقتصاد دستوری به یک دولت مرکزی وابسته است و تلاش میکند تا با کنترل سطوح تولید و توزیع و همچنین قیمتگذاری محصولات و خدمات، جایگزینی برای فرآیند طبیعی عرضه و تقاضا باشد.
در چنین اقتصادی قیمت کنترل شده است و رقابت میان شرکتها منع شده است. از طرف دیگر، بخش عمدهای از صنایعی که مصرف کنندگان به کالاها و خدمات آنها نیاز دارند، متعلق به دولت است. کمونیسم از جمله مکاتبی بود که این نظام اقتصادی را به کار گرفت و از کشورهای معاصری که از این سیستم استفاده میکنند، میتوان به کوبا و کره شمالی اشاره کرد.
نظامی اقتصادی مختلط یا ترکیبی، سیستمی است که رویکرد بیشتر کشورها را با ترکیب اقتصاد بازار و اقتصاد دستوری به خود اختصاص داده است. به نقل او وبسایت اینوستوپدیا، حتی آمریکا از سیستم اقتصادی مختلط استفاده میکند. برای نمونه میتوان به وقایع زیر اشاره کرد:
البته زمانی که دستهبندی نظامهای اقتصادی تحت تاثیر نظامهای سیاسی قرار میگیرد، دستهبندیهای دیگری همچون نظام سرمایه داری (Capitalism)، نظام کمونیستی (Communism)، نظام سوسیالیستی (Socialism) و ... نیز تعریف میشوند که به علت عدم نیاز به بررسی مسائل سیاسی از توضیح آنها خودداری میکنیم.
به طور کلی تقسیم بندی علم اقتصاد شامل دو زیر شاخه اقتصاد کلان و اقتصاد خرد میشود.
۱- اقتصاد خرد
اقتصاد خرد (Microeconomics) به بررسی رفتار و تصمیمات اقتصادی خانوارها و بنگاههای تجاری در زمینه مصرف و تولید یک کالای خاص میپردازد. علم اقتصاد خرد بیشتر بر نحوه تعیین قیمت کالا در بستر تصمیمات تولید کننده و مصرف کننده متمرکز است.
۲- اقتصاد کلان
اقتصاد کلان (Macroeconomics) همان طور که از نام آن مشخص است به بررسی اقتصاد در سطح کل یک کشور میپردازد. اقتصاددانان کلان برای بررسی سنجش وضعیت اقتصادی در یک جامعه بر تصمیمات دولتها و بانکهای مرکزی و نحوه به کارگیری سیاستهای این دو گروه بر کل اقتصاد تمرکز میکنند. در علم اقتصاد کلان که یادگیری آن برای هر سرمایه گذاری الزامی است، از شاخص اقتصادی استفاده کند. از جمله این شاخصهای اقتصادی میتوان به مواردی همچون تولید ناخالص داخلی، تورم، تراز تجاری و ... اشاره کرد.
در ادامه مهمترین انواع شاخصهای اقتصادی را معرفی خواهیم کرد.
۱- تولید ناخالص داخلی (GDP) و تولید ناخالص ملی (GNP)
تولید ناخالص داخلی، مجموعِ ارزش پولیِ تولیدات یک کشور که در مرزهای داخلی آن انجام میشود را در یک بازه معین مثلا یک سال نشان میدهد. تولید ناخالص ملی، مجموعِ ارزش پولیِ تولیدات یک ملت که در مرزهای داخلی یا خارجی انجام میشود را در یک بازه معین مثلا یک سال نشان میدهد.
۲- بیکاری
نرخ بیکاری، درصدی از جمعیت مایل به اشتغال را نشان میدهد که شغلی ندارند. به طور کلی افزایش نرخ بیکاری به معنای نامطلوب بودن شرایط اقتصادی خواهد بود. در آمریکا، اداره آمار کار (BLS) گزارشی از بیکاری ماهانه منتشر میشود. این گزارش که تعداد افراد شاغل، میانگین ساعات کار و میانگین درآمد آنها را نشان میدهد، جهت محاسبه نرخ بیکاری در کشور استفاده میشود.
۳- تورم
شاید یکی از مهمترین دلایلی که تمامی افراد مخصوصا ایرانیان بایستی در حد توان خود با مسائل اقتصاد کلان آشنا شوند، وجود پدیدههایی همچون تورم و کاهش ارزش ارز ملی است. تورم به معنای افزایش سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک بازه زمانی معین است و یکی از مهمترین علل ایجاد تورم در کشورهایی همچون ایران، چاپ بی رویه پول یا همان افزایش نقدینگی (Money supply) است.
۴- تراز تجاری
تراز تجاری اختلاف میان واردات و صادرات یک کشور را نشان میدهد.
به طور کلی این طور تصور میشود که تراز تجاری مثبت، مطلوب و تراز تجاری منفی، نامطلوب است با این وجود هیچ کدام از این دو تراز مثبت و منفی لزوما خوب یا بد نیستند. تراز تجاری منفی ممکن است به علت افزایش سرمایه گذاری شرکتهای خارجی رخ دهد که برای آینده کشور خوب است. از طرف دیگر، تراز تجاری مثبت ممکن است در اثر سیاستهای حمایتی به وجود آمده باشد که ممکن است در بلندمدت به کشور صدمه بزند.
هدف علم اقتصاد درک نحوه کارکرد یک سیستم اقتصادی، ارزیابی نقاط قوت و ضعف آن و همچنین حل مشکلات اقتصادی است.
مهمترین بخشهای یک اقتصاد شامل موارد زیر میشوند:
نقش خانوادهها در اقتصاد شامل موارد زیر میشود:
نقش بنگاههای تجاری یا همان کسب و کارها (= تمامی مشاغل) در اقتصاد شامل موارد زیر میشود:
نقش بخش مالی در اقتصاد که از ترکیب بانکها و موسسات مالی به وجود آمده، شامل موارد زیر میشود:
نقش بخش دولتی در اقتصاد که شامل تمام ارگانهای دولتی است، شامل موارد زیر میشود:
نقش بخش بین الملل در اقتصاد شامل موارد زیر میشود:
آشنایی با علم اقتصاد به دلایلی که در ادامه برمی شمریم، اهمیت بسیار زیادی دارد.
۱- علم اقتصاد به ما کمک میکند تا جهان اطراف خود را بهتر بشناسیم. برای مثال ما به عنوان یک شهروند باید بدانیم که چرا برخی از کشورها دارای ثبات قیمت و برخی دیگر دارای تورم بالا (= افزایش قیمت کالاها و خدمات) هستند.
۲- انسان به خودی خود بخشی از نظام اقتصادی است. با این وجود، آشنایی با علم اقتصاد به ما کمک میکند تا به شکل آگاهانهای در آن مشارکت داشته باشیم. هنگامی که قصد داشته باشیم تصمیمات مهم اقتصادی بگیریم، این درک به داد ما میرسد. برای مثال ما باید تصمیم بگیریم که چقدر از درآمدمان صرف خرید کالاها و خدمات شود، چقدر از آن پس انداز شود و چقدر دیگر به سرمایه گذاری در بازارهای مالی و کسب ثروت اختصاص یابد.
۳- علم اقتصاد به ما کمک میکند تا با مزیتها و محدودیتهای سیاستهای اقتصادی آشنا شویم. هر کدام از ما به عنوان فردی که حق رای دارد، میتواند بر این سیاستها تاثیرگذار باشد.
در این قسمت برای درک بهتر کاربرد اقتصاد در جامعه به برخی از مهمترین پرسشهایی که این علم به آنها پاسخ میدهد، اشاره میکنیم.
در ادامه به بررسی تاریخچه اقتصاد از قرن هجدهم میلادی به بعد میپردازیم.
۱- آدام اسمیت، متفکر اسکاتلندی در سال ۱۷۷۶ با نگارش کتاب «ثروت ملل» کسی بود که زمینههای پیدایش علم اقتصاد مدرن را به وجود آورد. از دیدگاه اسمیت، کار نیروی محوری و عامل ایجاد خلق ثروت است. اسمیت معتقد بود، عنصر رقابت تنظیم کننده بازار است و نیازی به دخالت دولت در امور مربوط به قیمت نیست. اسمیت، بنیانگذار نظریه بازار آزاد و پدر علم اقتصاد کلاسیک به شمار میآید.
۲- در دهه ۱۹۳۰، جان مینارد کینز نظریه اقتصاد کلان را بنیانگذاری کرد و برخلاف آدام اسمیت معتقد بود بازار نمیتواند تعادل از دست رفته خود را که به علت نوسانات اقتصادی ایجاد شده، به صورت خودکار به دست بیاورد. به همین دولت باید در این امر مداخله کرده و میزان اشتغال را تغییر دهد.
۳- میلتون فریدمن در سال ۱۹۵۶ با نوشتن کتاب «نظریه تابع مصرف» مخالفت خود با شیوه اسمیت که مبتنی بر عدم دخالت کامل دولت در بازار و شیوه کینز که مبتنی بر دخالت کامل دولت در بازار بود را اعلام کرد. او معتقد بود دولتها باید به شکل درستی در اقتصاد دخالت کنند. بر اساس همین نظریات بود که سیاستهای مالی شکل گرفت.
علم اقتصاد به دنبال درک و رفع مشکل کمبود منابع برای رفع نیازهای نامحدود بشر است. اقتصاددانان برای تجزیه و تحلیل مسائلی که منجر به تولید یک نظام اقتصادی کارا و رفاه مردم شود از دو رشته متفاوت اقتصاد خرد و کلان استفاده میکنند. در اقتصاد خرد، چگونگی تعیین قیمت یک کالا تحلیل شده و در اقتصاد کلان، وضعیت کلی اقتصاد یک کشور سنجیده میشود. دانش اقتصاد کلان، ابزار قدرتمندی برای رسیدن به موفقیت در بازارهای مالی است. به امید اینکه که شما نیز با تسلط به این ابزار قدرتمند، راه کسب ثروت در این بازارها را برای خود و خانوادهتان باز کنید.
پیشنهاد میکنیم جهت آشنایی با سایر موضوعات مربوط به علم اقتصاد از مقالات زیر استفاده کنید.
مبانی اقتصاد شامل دو شاخه اقتصاد کلان و اقتصاد خرد میشود. در اقتصاد خرد موضوعاتی همچون کشش تقاضا، انحصار و رقابت در بازارها و ... بررسی میشود و در اقتصاد کلان موضوعاتی همچون تولید ناخالص داخلی و ملی، تورم، تراز تجاری و ... بررسی میشود.
منظور از اقتصاد ملی (national economy)، منابع مالی یک ملت و نحوه مدیریت مالی آن با توجه به فاکتور بهره وری است.
علم اقتصاد، شاخهای از علوم اجتماعی است که نحوه تخصیص منابع محدود را در بین مردم جامعه با بررسی عواملی همچون تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات بررسی میکند.
اقتصاد در لغت به معنای سیاست اداره خانواده است. اقتصاد در اصطلاح به معنای علم مدیریت منابع کمیاب در جامعه است.
کد بازیابی به ایمیل و شماره موبایل ارسال شد
این کد حداکثر 5 دقیقه اعتبار دارد
نظرات :
SimaBayat
1402-10-16سلام انواع سیستم های اقتصادی رو لطفا توضیح بدید.
مدیر وبسایت
1403-02-30عرض سلام و احترام خدمت شما دوست عزیز، در متن مقاله به این موضوع اشاره شده است اما چنانچه با مطالعه مجدد پاسخ خود را دریافت نکردید میتوانید دوباره سوال خود را بپرسید تا بیشتر شما را راهنمایی کنیم.
HamidHoseiny
1403-01-13سلام چند نوع نظم اقتصادی وجود داره؟
مدیر وبسایت
1403-02-05با سلام و احترام فراوان خدمت شما دوست عزیز، انواع مختلفی از نظامهای اقتصادی وجود دارد، اما رایجترین آنها عبارتند از: سرمایهداری، سوسیالیسم، اقتصاد مختلط، اقتصاد فرماندهی، اقتصاد فئودالی، اقتصاد بازار آزاد و اقتصاد اسلامی.