در این بخش از سری مقالات پرایس اکشن قصد داریم یکی از مهمترین مباحث مربوط به تحلیل تکنیکال یعنی امواج الیوت را با سبک پرطرفدار پرایس اکشن مقایسه کنیم. تمام سرمایه گذاران و معامله گران در بازارهای مالی با هدف به دست آوردن سود بیشتر سعی میکنند بهترین روشهای معاملاتی را پیدا کرده و با استفاده از آنها معاملات خود را انجام دهند.
برای این که در رسیدن به این هدفِ معامله گران گام کوچکی برداشته باشیم در این مطلب به مقایسه پرایس اکشن و الیوت می پردازیم و مزایا و معایب هر کدام را به صورت جداگانه توضیح می دهیم. در جدول زیر می توانید مقایسه پراکشن با الیوت را به شکل خلاصه مشاهده کنید.
پیشنهاد مطالعه: فارکس
پرایس اکشن |
امواج الیوت |
یک سبک تحلیلی کامل |
بخشی از تحلیل تکنیکال کلاسیک |
می توان به تنهایی با آن معامله کرد |
نمی توان به تنهایی با آن معامله کرد |
کمبود منابع برای یادگیری رایگان |
کامل بودن منابع رایگان برای یادگیری |
وجود سبک های مختلف و بعضا متفاوت |
وجود قوانین مشخص |
سادگی در برخی سبکها و پیچیدگی در برخی سبکهای دیگر |
پیچیدگی در شناسایی امواج |
پرایس اکشن (Price Action) یکی از سبک های معاملاتی مبتنی بر تحلیل تکنیکال است که در آن با استفاده از تحلیل و بررسی حرکات قیمت در چارت و با کمترین استفاده از اندیکاتورها کار معامله کردن در بازارهای مالی انجام می شود. امروزه این سبک به دلیل سادگی آن طرفداران بسیاری پیدا کرده است. البته این سادگی به دلیل عدم استفاده از اندیکاتورها و اسیلاتورهای مختلفی است که در تحلیل تکنیکال کلاسیک از آنها استفاده می شود اما یادگیری و تمرین پرایس اکشن چندان ساده نبوده و به ساعت ها تمرین در پای چارت نیازمند است.
در پرایس اکشن گاهی از چند اندیکاتور مثل مووینگ اوریج، ATR و... استفاده می شود اما این استفاده به معنای سیگنال گیری از آنها نیست. در واقع پرایس اکشن کارها سعی می کنند با استفاده از چند اندیکاتور ساده، خوانش قیمت را برای خود ساده تر کنند.
در سبک های مختلف پرایس اکشن، روشهای متفاوتی برای معامله کردن وجود دارد. این سبکها را میتوان به دو دسته کلاسیک و مدرن هم تقسیم بندی کرد.
در پرایس اکشن کلاسیک، پرایس اکشن کارهایی مثل «ال بروکس» و «لنس بگز» قرار دارند که سبک معاملاتی آنها شباهت زیادی به تحلیل تکنیکال کلاسیک دارد اما در پرایس اکشن مدرن، افرادی مثل «ایف میانته» با سبک پرایس اکشن RTM، «سم سیدن» با پرایس اکشن عرضه و تقاضا، «مایکل هادلستون» با سبک ICT وجود دارند که هر کدام از روشهای متفاوتی برای معامله کردن استفاده میکنند.
نظریه امواج الیوت (Elliott Wave Theory) در دهه های 1920 و 1930 توسط «رالف نلسون الیوت» پایه گذاری شد. او معتقد بود جریان قیمت در بازار آن چنان که به نظر می رسد، آشفته نیست و از چرخه ها و سیکل های منظمی پیروی می کند. امروزه نظریه امواج الیوت یکی از مهم ترین مباحث مربوط به تحلیل تکنیکال است که هر تریدری باید با آنها آشنا باشد.
در بازارهای مالی قیمت همواره در یک خط مستقیم حرکت نمی کند. در واقع حرکات قیمت در قالب امواج شکل می گیرند. امواجی که الیوت توانست با توجه به نظریات «چارلز داو» آنها را دسته بندی کرده و به نظم موجود در آنها پی ببرد. الیوت معتقد بود که ذهنیت افراد شرکت کننده در بازار باعث به وجود آمدن این سیکل ها می شود. امواج الیوت به طور کلی به دو دسته تقسیم بندی می شوند:
هر کدام از این امواج نیز از ریزموج های کوچکتری تشکیل شده اند که در قالب الگوهای فراکتالی، شکل موج های بزرگتر در آنها تکرار می شود.
همان طور که در اولین امواج شکل بالا مشاهده می کنید، امواج ایمپالس با شماره 1 تا 5 مشخص شده و امواج اصلاحی از A تا C نامگذاری شده است. در دومین امواج شکل بالا می توانید تقسیم بندی ریزموجی درون هر کدام از موجها را مشاهده کنید. برای مثال موج ایمپالس یک در شکل بالا خود حاصل 5 موج ایمپالس و 3 موج اصلاحی است.
بیشتر بدانید: آموزش صفر تا صد امواج پیشرو در الیوت
در این قسمت به بررسی و مقایسه پرایس اکشن و امواج الیوت می پردازیم. همان طور که قبلا هم گفتیم امواج الیوت یکی از مباحث مهم تحلیل تکنیکال است اما پرایس اکشن خود نوعی تحلیل تکنیکال است. در پرایس اکشن از مفاهیمی مثل حمایت/ مقاومت، قدرت و ضعف کندل ها، جریان سفارشات و مناطق عرضه و تقاضا استفاده می شود با این حال هستند کسانی که از موج شماری امواج الیوت در سبک پرایس اکشن هم استفاده می کنند تا تحلیل خود را کامل تر کنند.
در سبک پرایس اکشن از الگوهای کندلی و الگوهای چارتی خاص به همراه تعداد اندکی اندیکاتور استفاده می شود اما امواج الیوت یک نظریه جداگانه است که با قوانین خاص خود الگوهای موجود در بازار را شناسایی می کند.
با استفاده از سبک پرایس اکشن می توان به تنهایی معامله کرد اما با استفاده صرف از امواج الیوت نمی توان معاملات موفقی انجام داد و باید از ترکیب سایر روشهای موجود در تحلیل تکنیکال به همراه آن استفاده کرد. با این حال اهمیت امواج الیوت را نمی توان دست کم گرفت چون بسیاری از مباحث دیگر تحلیل تکنیکال بر پایه این امواج به وجود آمده اند.
هر سبکی از معامله گری مزایا و معایب خاص خودش را دارد و پرایس اکشن نیز از این امر مستثنی نیست. در این قسمت ویژگی های مثبت و منفی پرایس اکشن را با یکدیگر بررسی می کنیم.
مشاهده بیشتر: استراتژی فارکس
در بررسی بین پرایس اکشن و الیوت بد نیست که با مزایا و معایب امواج الیوت هم آشنا شویم.
پیشنهاد ویژه: آموزش اقتصاد کلان
در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که از بین پرایس اکشن یا الیوت بهتر است با مبانی و اصول هر دوی آنها آشنا شده و در نهایت از بین این دو مورد و سایر تحلیل های موجود در بازار یک یا ترکیبی از آنها را در قالب یک استراتژی معاملاتی بهینه استفاده کنید. برای آشنایی با سایر مباحث مربوط به پرایس اکشن میتوانید از مقالات زیر استفاده کنید.
هر معامله گری می تواند از روش خاصی برای معامله کردن استفاده کند و اگر این روش سودده باشد می تواند برای همیشه از همان استفاده کند اما در مورد الیوت و پرایس اکشن بهتر است حتما امواج الیوت را یاد بگیرید چون این نظریه پایه بسیاری از مطالب تحلیل تکنیکال است. از طرف دیگر با یادگیری پرایس اکشن می توانید همچون یک پرایس اکشن کار معامله کرده و یا از نکات مهم آن در تدوین استراتژی معاملاتی خود استفاده کنید.
مهمترین تفاوت این دو در این نکته خلاصه می شود که پرایس اکشن یک سبک معاملاتی کامل است اما امواج الیوت بخشی از تحلیل تکنیکال است.
نظرات (1)
ثبت نظر جدید