چرخه تجاری (Business Cycle) که به آن چرخه اقتصادی (Economic Cycle) نیز گفته میشود، نوساناتی هستند که در فعالیتهای اقتصادی نمایان میشوند. در واقع، افزایش و کاهش میزان تولید کالاها و خدمات در طول زمان، دورههایی از انبساط و انقباض را در اقتصاد به وجود میآورد. این فراز و فرودها که بر اساس تغییرات شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) به وجود میآیند، در کنار هم سیکلی را شکل میدهند که به آن چرخه تجاری یا چرخه کسب و کار گفته میشود.
البته این تغییرات در میزان تولید، همیشه شکلِ دقیق یک چرخه (همچون امواج دقیق) را ندارند. به همین دلیل برخی از اقتصاددانان ترجیح میدهند که جای اصطلاح چرخه تجاری از عبارت نوسانات اقتصادی (Business fluctuation) استفاده کنند. از آنجایی که اقتصاد، بخشی جداییناپذیر از سرمایه گذاری اصولی در بازارهای مالی است، در ادامه به آموزش چرخه تجاری میپردازیم.
فرض کنید در اخبار میشنوید که کشور انگلستان در ۲۰ سال گذشته اقتصادی رو به رشد داشته و از آن زمان تاکنون میزان تولید در آن افزایش یافته است. میزان تولید با شاخص GDP اندازهگیری میشود. این شاخص نیز از حاصلضرب تمام کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور در قیمت آنها به دست میآید.
احتمالا تصور میکنید که از ۲۰ سال گذشته تا به امروز، شاخص GDP انگلستان در یک خط مستقیم رو به بالا حرکت کرده است. این تصور، خلاف واقعیت است چون اقتصاد نیز دچار فراز و نشیب میشود. این فراز و نشیب در میزان تولید یک کشور با دورههای انبساط و انقباض شناخته میشود. اگر نقاط اوج (قله) و فرود (دره) را به این دورههای انبساط و انقباض اضافه کنیم، چرخههای تجاری همچون تصویر زیر به وجود میآیند.
اگر دو نقطه اوج را به هم متصل کنید، متوجه افزایش تولید در طول زمان میشوید. افزایشی که به جای حرکت در یک خط مستقیم به صورت امواج رو به بالا و پایین حرکت میکند. بنابراین میتوان گفت یک چرخه اقتصادی شامل چهار فاز یا مرحله است:
همان طور که در ابتدای متن اشاره شد، شاخص تولید ناخالص داخلی معیاری اساسی برای تعیین میزان فعالیت اقتصادی یک کشور و شناسایی چرخههای تجاری در آن است. البته اقتصاددانان برای این کار از شاخص تولید ناخالص داخلی واقعی (تعدیل شده با تورم) استفاده کنند. به جز این شاخص، معیارهای دیگری همچون میزان اشتغال، تولید صنعتی، درآمد و فروش برای تعیین مراحل چرخه اقتصادی استفاده میشوند.
حرکت صعودی نوسانات اقتصادی به سمت نقطه اوج، فاز انبساط را تشکیل میدهد. در طول دوره انبساط ِ چرخه اقتصادی، میزان تولید افزایش پیدا کرده، رشد اقتصادی بیشتر شده و نرخ بهره کمتر میشود. به زبان ساده، در این دوران میزان تقاضا و میزان تولید کالاها و خدمات در سطح بالایی قرار دارد.
دوره انبساط اقتصادی با مشخصات زیر در ارتباط است:
۱- افزایش تولید: در دوره انبساط یا گسترش اقتصادی، میزان تقاضا برای خرید کالاها و خدمات بالاست. در نتیجه، شرکتها کالاها و خدمات بیشتری تولید کرده و میزان تولید در اقتصاد افزایش پیدا میکند.
۲- کاهش بیکاری: از آنجایی که در فاز انبساط چرخه تجاری، تولید کالاها و خدمات در جهت رفع تقاضای بالا، افزایش پیدا میکند، شرکتها کارگران بیشتری را استخدام میکنند، در نتیجه نرخ بیکاری کاهش مییابد.
۳- افزایش دستمزد: از آنجایی که در دوره انبساط اقتصاد، وضعیت شرکتها مطلوب بوده و نیاز به کارگران بیشتر است، صاحبان مشاغل، دستمزدهای بیشتری برای جذب کارگران و نگه داشتن آنها در کار پیشنهاد میکنند.
۴- افزایش مخارج مصرفکننده: از آنجایی که مردم حقوق بیشتری به دست میآورند، پول بیشتری در اقتصاد مصرف میکنند و بدین طریق میزان تقاضا را افزایش میدهند.
نقطه اوج در چرخه تجاری هنگامی شکل میگیرد که رشد اقتصادی به حداکثر میرسد. نقطه اوج، نقطه قبل از شروع حرکت رو به پایین اقتصاد است.
حرکت نزولی نوسانات اقتصادی به سمت نقطه فرود، فاز انقباض را تشکیل میدهد.
دوره انقباض اقتصادی با مشخصات زیر در ارتباط است:
۱- کاهش تولید: در دوره انقباض اقتصادی، میزان تقاضا برای خرید کالاها و خدمات کاهش پیدا میکند. در نتیجه، شرکتها کالاها و خدمات کمتری تولید کرده و در نتیجه، میزان تولید در اقتصاد کاهش پیدا میکند.
۲- افزایش بیکاری: از آنجایی که در فاز انقباض چرخه تجاری، تولید کالاها و خدمات به علت کاهش تقاضا، کم میشود، شرکتها بخشی از کارکنان خود را اخراج میکنند. در نتیجه تعداد کارگران بیکار افزایش مییابد.
۳- کاهش دستمزد: از آنجایی که وضعیت شرکتها مطلوب نبوده و به کارگران زیادی برای تولید نیاز نیست، صاحبان مشاغل میتوانند با پرداخت دستمزدهای کمتر، کارگران مورد نیاز خود را استخدام کنند. در چنین شرایطی، کارگران نیز دستمزد کمتر را میپذیرند، چون افزایش بیکاری به معنای رقابت بیشتر برای به دست آوردن مشاغل است.
۴- کاهش مخارج مصرفکننده: از آنجایی که مردم دستمزد کمتری دریافت میکنند، هزینه کمتری برای خرید کالاها و خدمات صرف میکنند. در چنین شرایطی، مردم که بیشتر نگران از دست دادن شغل خود هستند، ممکن است به جای خرج کردن، پول خود را پسانداز کنند.
خیر. در حالت کلی، شروع فاز انقباضی در اقتصاد به معنای شروع رکود اقتصادی نیست. گرچه رکودها در طول دورههای انقباضیِ چرخههای تجاری ظاهر میشوند اما هر فاز انقباضی به عنوان رکود شناخته نمیشود.
هنگامی که اقتصاد، در کمترین میزان از رشد اقتصادی قرار دارد، در پایینترین نقطه چرخه اقتصادی، نقطه فرود شکل میگیرد. این زمان درست پیش از شروع حرکت رو به بالای اقتصاد است.
اصلیترین شاخص اندازهگیری چرخه تجاری، تولید ناخالص داخلی حقیقی است. در کشور آمریکا، دفتر ملی تحقیقات اقتصادی آمریکا (NBER) طول چرخههای اقتصادی را از نقطه فرود به فرود و اوج به اوج اندازهگیری میکند. به عنوان مثال، میتوان به آخرین چرخه تجاری ثبت شده در وب سایت NBER اشاره کرد. بر اساس این آمار، طول آخرین چرخه تجاری (فاصله فرود تا فرود بعدی) ۱۳۰ ماه بوده است. طول این چرخه تجاری با اندازهگیری از نقطه اوج تا اوج به ۱۴۶ ماه افزایش پیدا کرده است.
همان گونه که برای جلوگیری از طغیان یک رودخانه، از سد استفاده میکنند برای کنترل چرخههای تجاری از سیاستهای مناسب اقتصادی استفاده میشود. در دوران انقباض چرخه تجاری که ممکن است با رکود همراه باشد، دولت و بانک مرکزی ممکن است از سیاستهای پولی و مالی انبساطی استفاده کنند تا میزان تولید ناخالص داخلی افزایش پیدا کند.
برعکس، در دوران انبساط چرخه تجاری، دولتمردان ممکن است با به کارگیری سیاستهای انقباضی، تورم احتمالی به وجود آمده را کاهش دهند.
هرچند اقتصاددانان به نوسانات کوتاهمدت اقتصادی، چرخه تجاری یا ادوار تجاری میگویند اما این سیکلها از نظم مشخصی پیروی نمیکنند. گاهی این نوسانات نزدیک هم و در برخی مواقع بسیار دور از یکدیگر هستند.
معمولا (نه همیشه) در دورههای انقباضی چرخههای تجاری و رکود اقتصادی، قیمت سهام کاهش پیدا میکند. به عنوان مثال میتوان به افت شاخص داوجونز و شاخص S&P500 در فاصله سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ اشاره کرد:
البته صرف وجود سیکل انقباضی در چرخه اقتصادی موجب ریزش بازار سهام نمیشود، بلکه این ترس سرمایهگذاران از رکود است که منجر به فروش سهام توسط آنها و افت شاخصهای بورس میشود. همان طور که پیشتر اشاره شد، هر دوره انقباضی لزوما با رکود همراه نیست. از آنجایی که مباحث اقتصاد کلان به هم مرتبط هستند و یک سرمایهگذار باید به دور از فرمولهای پیچیده اقتصادی، آنها را تحلیل کند، پیشنهاد میکنیم از دوره کاربردی اقتصاد کلان که با هدف افزایش بازدهی سرمایهگذاران از بازارهای مالی طراحی شده است، استفاده کنید.
تمام مردم با هر سطح از سرمایه و دانش میتوانند مباحث اقتصادی مطرح شده در این دوره را که به زبان ساده توسط استاد هومن مقراضی تدریس میشود، یاد گرفته و در شرایط تورمی کنونی، سودی بیشتر از نرخ تورم به دست بیاورند.
قیمت کامودیتیها به چرخههای تجاری واکنش نشان میدهد. اغلب در طول انبساط یک چرخه اقتصادی، تقاضا برای مواد خامی همچون نفت، فلزات و محصولات کشاورزی افزایش پیدا میکند. طبیعی است که با افزایش تقاضا، قیمت این کامودیتیها افزایش مییابد. برعکس، در سیکل انقباض چرخههای اقتصادی که میزان تولید کم میشود، تقاضا برای این مواد اولیه نیز کمتر شده و قیمت آنها کاهش مییابد.
چرخه تجاری یا ادوار تجاری، نوسانات اقتصادی کوتاهمدتی هستند که در نتیجه فراز و فرود میزان تولید در یک کشور به وجود میآیند. این چرخه، شامل چهار فاز انبساط، اوج، انقباض و فرود است. در دورههای انبساط، میزان تولید افزایش یافته و بیکاری کاهش مییابد اما برعکس در دورههای انقباض، میزان تولید کمتر شده و بیکاری افزایش مییابد. سرمایهگذاران بازارهای مالی با شناسایی این چرخههای اقتصادی سعی بر هماهنگسازی معاملات خود با آنها (یا به عبارت بهتر سازگاری با واکنش احساسی مردم نسبت به این چرخهها) دارند.
جهت آشنایی با سایر مباحث اقتصادی مرتبط با سرمایه گذاری از مقالات زیر استفاده کنید.
چرخه تجاری، نوسانات موجود در فعالیتهای اقتصادی یک کشور در گذر زمان هستند که معمولا با فراز و نشیبهای موجود در شاخص GDP واقعی نشان داده میشوند.
چرخه اقتصادی چهار مرحله عمده دارد: انبساط، نقطه اوج، انقباض و نقطه فرود.
کد بازیابی به ایمیل و شماره موبایل ارسال شد
این کد حداکثر 5 دقیقه اعتبار دارد